حمایت (Support) چیست؟
حمایت سطحی است که در آن تقاضا به اندازه کافی قوی است تا از سقوط بیشتر سهام جلوگیری کند. در تصویر بالا می توانید ببینید که هر بار قیمت به سطح حمایت می رسد، نفوذ به این سطح با مشکل مواجه می شود. دلیل این امر این است که با کاهش قیمت و نزدیک شدن به حمایت، خریداران (تقاضا) تمایل بیشتری به خرید پیدا می کنند و فروشندگان (عرضه) تمایل کمتری به فروش دارند.
مقاومت (Resistance) چیست؟
مقاومت یا Resistance سطحی است که در آن عرضه به اندازه کافی قوی است تا مانع از حرکت بالاتر سهام شود. در تصویر بالا می توانید ببینید که هر بار قیمت به سطح مقاومت می رسد، برای حرکت بالاتر با مشکل مواجه می شود. دلیل این امر این است که با افزایش قیمت و نزدیک شدن به مقاومت، فروشندگان (عرضه) تمایل بیشتری به فروش و خریداران (تقاضا) تمایل کمتری به خرید پیدا می کنند.
انواع سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت بر اساس ماهیت حرکتشان به دو نوع ثابت (خطوط افقی) و متحرک (خطوط شیبدار) تقسیمبندی میشوند.
سطوح ثابت (Static)
این سطوح در نمودار به صورت خطوط صاف افقی مشخص میشوند و نشان میدهند که قیمت یک دارایی تا کجا میتواند بالا یا پایین بیاید. این خطوط از اتصال چندین نقطه قله (بالاترین قیمتها) یا کف (پایینترین قیمتها) در گذشته ایجاد میشوند. به عبارت دیگر، این خطوط مانند مرزهایی هستند که قیمت معمولاً نمیتواند از آنها عبور کند. هر بار که قیمت به یکی از این خطوط برسد، احتمالاً تغییر جهت میدهد.
سطوح متحرک (Dynamic)
سطوح متحرک یا داینامیک، خطوط شیبداری هستند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا عمل میکنند. این سطوح که میتوانند به شکل خطوط روند صعودی، نزولی یا کانالها باشند، با توجه به حرکت قیمت به طور مداوم تغییر میکنند. ابزارهایی مانند میانگینهای متحرک نیز به عنوان سطوح متحرک مورد استفاده قرار میگیرند. اعتبار این سطوح به شدت واکنش قیمت به آنها بستگی دارد و هرچه این واکنش قویتر باشد، اطمینان بیشتری به عملکرد این سطوح میتوان داشت.
روانشناسی رفتار قیمت در سطوح حمایت و مقاومت
برای توضیح روانشناسی پشت سطوح حمایت و مقاومت، بیایید چند مثال از مشارکتکنندگان بازار بزنیم.
فرض کنیم گروهی از خریداران وجود دارند که در نزدیکی سطح حمایتی سهمی را خریداری کردهاند. فرض کنید این سطح حمایت ۵۰ دلار باشد. آنها مقداری از سهم را با قیمت ۵۰ دلار خریداری میکنند و اکنون قیمت از این سطح فاصله گرفته و به ۵۵ دلار رسیده است. خریداران خوشحال هستند و میخواهند سهام بیشتری را با قیمت ۵۰ دلار خریداری کنند، اما نه با قیمت ۵۵ دلار. آنها تصمیم میگیرند که اگر قیمت به ۵۰ دلار بازگردد، سهام بیشتری خریداری کنند. آنها در حال ایجاد تقاضا در سطح ۵۰ دلاری هستند.
بیایید گروه دیگری از سرمایه گذاران را در نظر بگیریم. این افراد کسانی هستند که تصمیم قطعی نگرفته بودند. آنها به فکر خرید سهام در قیمت 50 دلار بودند اما هیچ گاه اقدام به خرید نکردند. اکنون سهام به قیمت 55 دلار رسیده است و آنها از نخریدن آن پشیمان هستند. آنها تصمیم می گیرند که اگر سهام دوباره به قیمت 50 دلار برسد، همان اشتباه را تکرار نخواهند کرد و این بار سهام را خریداری خواهند کرد. این امر باعث ایجاد تقاضای بالقوه می شود.
گروه سوم سهام را با قیمتی پایینتر از ۵۰ دلار خریداری کردند. فرض کنیم آنها این سهام را به قیمت ۴۰ دلار خریداری نمودهاند. هنگامی که قیمت سهام به سطح ۵۰ دلار رسید، آنها اقدام به فروش سهام خود کردند، اما پس از آن شاهد افزایش قیمت سهام به ۵۵ دلار بودند. در حال حاضر، این گروه قصد دارد مجدداً موقعیت خرید خود را برقرار کند و سهام را به همان قیمت فروش قبلی، یعنی ۵۰ دلار، خریداری نماید. این تغییر در نگرش، از فروشنده به خریدار، نشان دهنده پشیمانی از فروش قبلی و تمایل به جبران آن است. این تغییر در نگرش، منجر به افزایش تقاضا برای سهام میشود.
حالا بیایید شرایط را تغییر دهیم تا بهتر متوجه مقاومت شویم. فرض کنید همه افراد بالا، سهم را به قیمت ۵۰ دلار خریدهاند. خودتان را به جای یکی از این سهامداران ۵۰ دلاری تصور کنید. سهم به ۵۵ دلار میرسد و شما نمیفروشید. حالا سهم دوباره به ۵۰ دلار برمیگردد و شما هنوز سهامدارید. چه احساسی دارید؟ آیا از نفروختن سهم در قیمت ۵۵ دلار پشیمان هستید؟ حالا دوباره سهم به ۵۵ دلار میرسد و این بار تا جایی که میتوانید میفروشید. سایر سهامداران هم همین کار را میکنند. سهم نمیتواند از ۵۵ دلار بالاتر برود و عقبنشینی میکند. حداقل سه گروه از سهامداران وجود دارند که سعی میکنند سهام خود را با قیمت ۵۵ دلار بفروشند. این امر باعث ایجاد یک سطح مقاومت در قیمت ۵۵ دلار میشود.
اینها فقط چند نمونه از بسیاری از سناریوهای ممکن هستند. اگر قبلاً معامله کرده باشید، احتمالاً همه این سناریوها را تجربه کردهاید و احساسات و روانشناسی پشت آنها را درک کردهاید. شما تنها نیستید. تعداد بیشماری از شرکتکنندگان بازار وجود دارند که همان احساسات و فرآیندهای فکری شما را تجربه میکنند و این چیزی است که به تعیین برخی از روانشناسی بازار پشت حمایت و مقاومت و به طور کلی تحلیل تکنیکال کمک میکند.
تغییر نقش حمایت و مقاومت
یکی از مفاهیم کلیدی تحلیل تکنیکال این است که وقتی یک سطح مقاومت یا حمایت شکسته میشود، نقش آن برعکس میشود. اگر قیمت زیر یک سطح حمایت بیاید، آن سطح به مقاومت تبدیل خواهد شد. اگر قیمت بالای یک سطح مقاومت برود، اغلب به حمایت تبدیل خواهد شد. وقتی قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، تصور میشود که عرضه و تقاضا تغییر کرده است و باعث شده است سطح شکسته شده نقش خود را معکوس کند.
مثالی از تبدیل مقاومت به حمایت
مثالی از تبدیل سطح حمایت به مقاومت
نتیجه گیری
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تلاش برای تعیین قیمت آینده یک اوراق بهادار یا بازار است. برخی از سرمایهگذاران ممکن است از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال با هم استفاده کنند؛ آنها از تحلیل بنیادی برای تعیین اینکه چه چیزی را بخرند و از تحلیل تکنیکال برای تعیین زمان خرید استفاده میکنند.